سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] مؤمن را سه ساعت است : ساعتى که در آن با پروردگارش به راز و نیاز است ، و ساعتى که در آن زندگانى خود را کارساز است ، و ساعتى که در حلال و نیکو با لذّت نفس دمساز است ، و خردمند را نسزد که جز پى سه چیز رود : زندگى را سر و سامان دادن ، یا در کار معاد گام نهادن ، یا گرفتن کام از چیزهایى غیر حرام . [نهج البلاغه]
etelaate omomi

 

 3)دوران غیبت چه زمانی به پایان میرسد؟

تعیین زمان ظهوردراختیادخداست وکسی جزاوازآن آگاهی ندارد.آنچه برای

ظهورلازم است،احساس جهانی برای برای امدادالهی وکمک غیب،

ناامیدی ازتمامی مکتب های غیرالهی وآمادگی لازم پیروان ویاران امام

برای همکاری باایشان است.وازاین امورجزخداوند،کس دیگری آگاهی

ندارد.بنابراین کسانی که زمان ظهورراتعیین میکننددروغ گویند.

وقتی ازامام صادق(ع)پرسیدند:«آیابرای ظهوروقتی معین شده است؟»

سه بارفرمدند:

«کذب الوقاتون................تعیین کنندگان وقت دروغگویند.»

پیامبراکرم(ص)فرمودند:

«مثل‌ظهورحضرت‌مهدی(عج)مثل‌برپایی‌قیامت‌است.مهدی‌(عج)نمی‌آیدمگرناگهانی»

چه کسانی میتوانندیاران راستین امام باشند؟

هرگاه بااین سؤال روبه رومیشویم دوحس متضاددرمازنده میشود:

احساق شوق واحساس نگرانی؛زیراهرلحظه ممکن است امام زمان ظهور

کندوانسان هارابه یاری خودفراخواند.این احتمال ظهورناگهانی ازیک سوامید

واشتیاق ملاقات امام رابه مامی‌دهدوازطرف دیگر،مارانگران میکندکه در

صورت ظهوروآغاز نبردجهانی حق وباطل ،مادرکدام جبهه قرارخواهیم گرفت؟

آیاآمادگی حضوردرجبهه حق رایافته ایم؟آیاخودراچنان پرورش داده ایم که

ازحق دفاع کنیم؟برای بیرون آمدن ازاین نگرانی ،شناخت ویژه‌یاران امام

وتلاش برای داشتن آن ویژگی‌هاضروری است.

یاامام کسی است که درغیبت ایشان برای همان چیزی تلاش کندکه

امام برای تحقق آن ظهورمی کند.یاران امام پیشتازان تحول جهانی و

سازندگان تمدن متعالی اسلامی اند.هسته مرکزی این یاران 313 نفر

به تعدادیاران پیامبردرجنگ بدرهستندکه بنابه فرموده امام باقر(ع)50نفراز

آنان زن هستند.همچنین دراحادیث آمده که بیشتریاران ایشان جوانان

هستند.امام صادق(ع)فرمودند:

«یاران مهدی(عج)مردانی پولاددل،سرشارازیقین به خداومحکم ترازصخره‌ها

هستند؛ اگربه کوه ها روی آورند،آنهارامتلاشی میکنند.»

امام علی(ع)نیزدرباره کسانی که باامام پیوندمیبندندوبیعت میکنندمیفرمایند:

«امام بااین شرط باآنها بیعت میکنندکه درامانت خیانت نکنند،پاکدامن

باشند،اهل دشنام وکلمات زشت نباشندوبه ظلم وستم خونریزی نکنند،به

خانه ای هجوم نبرند،کسی رابه‌ناحق‌آزارندهند،ساده‌زیست‌نباشندوبرمرکبهای

گران قیمت سوارنشوند،لباس های فاخرنپوشند،مسجدی راخراب نکنند،به

حقوق مردم تجاوزنکنند،به یتیمان ستم رانی نکنند،دنبال شهوت رانی

نکنند،شراب ننوشند،به پیمان خودعمل کنند،ثروت ومال رااحتکارنکنند.....

ودرراه خدابه شایستگی جهادکنند.»

چه کسانی میتواننددرهنگام ظهورسرشارازیقین واستوارترازصخره هاباشند.؟

چه کسانی میتواننددرهنگام بیعت باامام،اهل جهادوپیکارباشند،پاکدامنی

پیشه کنندواهل زشتی وزشت کاری نباشند؟کسانی که قبل ازظهورآن

حضرت تمرین کرده اندودرصحنه درگیری های فکری واجتماعی .نبرددائمی

حق وباطل،درجبهه‌ی حق حضوری فعال داشته باشندوباایستادگی ومقاومت

دربرابرشیاطین برون ودرون،خصائلی‌چون شجاعت عزت نفس،بلندهمتی

وپاک دامنی رادرخود پرورانده باشند.

کسی که درعصرغیبت تنهابه گریه ودعاسرکندودرنبردحق علیه‌باطل،عدالت خواهان 

علیه ستم پیشگان‌وپابرهنگان‌علیه‌مستکبران‌‌حضورنداشته باشند،چنین‌کسی‌جوهره‌

شجاعت‌،ازخودگذشتگی‌،وصلابت‌روحی‌رابه‌دست‌نخواهدآوردودرنبردسهمگین‌سپاه‌امام‌

علیه ستمگران جهان،صحنه‌راترک خواهندکرد.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط فاطمه بادکبود 89/9/15:: 7:41 عصر     |     () نظر

 

 )علت غیبت امام عصرچیست؟

خداوندنعمت هدایت راباوجودانبیاءو اولیای خود کامل کرده است‌وراه‌رسیدن

به رستگاری رابه انسان هانشان داده‌است.علاوه براین انبیاءوامامان‌که

خودمظهررحمت الهی اندنه تنهاراه سعادت را به انسان معرفی کردندبلکه

دل سوزترازپدری مهربان برای نجات آنان کوشیدندورنج کشیدند.

پیامبرگرامی اسلام خودوامام علی (ع)راپدرامت معرفی کرده اند.ناگفته

پیداست که دلسوزی پدرمعنوی برای فرزندان خودحدی نداردودر هیچ

شرایطی جداشدن ازآنهاراتحمل نمی کنند.اماناسپاسی این فرزندان را

ببینیدکه قدرپدرمهربان خودرانشناختندوچنان دروادی انحراف پیش رفتندکه

یازده تن ازرهبران آسمانی خودرابه شهادت رسانند.

حاکمان بنی عباس درصددبودندکه محدی موعود(عج)رابه محض تولدازبین

ببرند.آنهاامام دهم وسپس اممام یازدهم وخانواده ایشان را درمحله ای

نظامی منزل دادندورفت وآمدهای آنان رازیزنظرگرفتندتادرصورت امکان

امام دوازدهم رادرهمان کودکی به شهادت برسانند.

به سبب این قدرناشناسی ودرخطربودن جان آن حضرت خداوند،آخرین

ذخیره وحجت خودرازنظرهاپنهان کرد تا امامت درشکلی جدیدوازپس پرده

غیبت ادامه یابد.تداوم این غیبت نیزبراثرباقی ماندن همان عوامل وعدم

آمادگی مردم برای ظهوراست.این غیبت آن قدرادامه میابدتانه تنها

مسلمانان  بلکه تمامی جوامع  انسانی شایستگی درک ظهور وبهره مندی

کامل ازوجود آخرین حجت وودیعه‌ی‌ الهی پیداکنند.در‌آن زمان بشریت تحقق

وعده های‌الهی درموردحکومت صالحان وبرپایی عدالت‌جهانی‌رابه‌چشم‌خواهددید

توجه به این نکته دراین جاضروری است‌که تغییروتحول‌درامورمربوط به‌جامعه

قوانین وسنت های خاص خودراداردکه بایدبدان‌هاتوجه کرد برای مثال در

جامعه ای گرفتاربی عدالتی‌است تصمیم یک فردیاگروه اندک‌برای‌برقراری

عدالت اگرازهمراهی اکثریت برخوردارنباشدبه نتیجه نمیرسد.برقراری عدالت

به تحول درونی همه یابیش ترافرادنیازدارد.یعنی روح جمعی جامعه بایدآماده

وپذیرای آن شود.گسترش علم وفرهنگ نیزهمین طوراست.تنهازمانی

دانش وفرهنگ یک ملت پیشرفت میکندکه روح جمعی جامعه مشتاق‌این

پیشرفت باشد؛اگراکثزیت یک ملت خواستارعدالت نباشندوباظلم مبارزه‌

نکنندهمه آنان گرفتارحاکمان ظالم وستمگرخواهندشدواززندگی درجامعه‌ای

باقوانین عادلانه بی نصیب می مانند.

2)رهبری‌امامت‌حضرت‌مهدی‌(عج)درعصرغیبت‌چگونه‌‌انجام‌میشود؟

2)رهبری‌امامت‌حضرت‌مهدی‌(عج)درعصرغیبت‌چگونه‌‌انجام‌میشود؟

برای درک درست‌رهبری امام عصردرغیبت ابتدابایدتوجه‌کنیم‌که«غیبت»

دراینجادرمقابل «ظهور»است نه«حضور».امام را«غایب»نامیده اند.؛زیراایشان

ازنظرها«غایب»اندنه این که درجامعه حضورندارند.ایشان چون خورشیدعالم

تاب انوارهدایت ورهبری خودرابه خصوص  برشیعیان می تابانند.به عبارت

دیگراین انسان ها هستندکه امام رانمیبینندنه اینکه ایشان درجامعه حضور

نداشته باشند.دراحادیث آمده  ا ست که ایشان هرساله درمراسم حج حضور

دارندواعمال راانجام میدهندامامردم ایشان رانمی شناسند.

امیرالمؤمنین میفرمایند:

حجت خدادربین مردم وجوددارندوازخیابانها ومعابرعبورمیکند .....

به نقاط مختلف میرود،سخن مردم رامیشنودوبرجماعت مردم سلام

میکند.

می‌بیندودیده نمی‌شودتااینکه زمان ظهورووعده الهی وندای

آسمانی فرامیرسد.

هان آن روز،روزشادی فرزندان‌علی و(ع)وپیروان اوست

به همین جهت رهبری امام درعصرغیبت رابه خورشیدپشت ابرتشبیه‌کردند

امام عصر(عج)خودمیفرمایند:

«بهره بردن ازمن درعصرغیبتم مانندبهره بردن‌ازآفتاب است‌زمانی‌که

پشت ابرهاست.»

این پنهان بودن درپشت ابرناشی ازعدم شایستگی وناتوانی‌انسانها‌در

مشاهده‌ی‌خورشیدتابناک حقیقت است.

بخش اصلی رهبری امام مربوط به قلمرو معنوی است.ایشان که به اذن

خداوندازاحوال انسانهاآگه است به صورتهای مختلف،افرادمستعدبه خصوص

شیعیان‌ومحبان خویش راازامدادهای معنوی درجهت رشدوتعالی روحی

برخوردارمیسازد.امام عصر(عج)درنامه ای به شیخ مفید،ازعلمای بزرگ اسلام

می‌فرماید:

«ماازاخبارواحوال‌شماآگاهیم وهیچ چیزازاوضاع واحوال شمابرماپوشیده نیست.»

ایشان درادامه همین نامه میفرمایند:

«مادررسیدگی وسرپرستی شماکوتاهی نمیکنیم ویادشماراازخاطرنمیبریم که

اگرجزاین‌بوددشواری‌هابرشمافرودمی‌آمدودشمانان شماراریشه کن‌میکردند.»

ازاین نامه امام (عج)درمیابیم‌کهلطف ومحبت ایشان همواره وجوددارد‌تاجایی

که اگردستگیریِ ایشان نباشدمشکلات وحوادث ریشه مسلمانان وشیعیان

راقطع خواهدکرد.درحقیقت هم اکنون نیزامام عصر(عج)سپرست ،حافظ‌ویاور

شیعیان است.این حفاظت ویاوری یابه طورمستقیم وتوسط خودآن بزرگوار

یاازطریق واسطه‌هاویاران مخصوص ایشان صورت میکردند.هدایت باطنی

افراد،حل بعضی ازمشکلات علمی علما،خبردادن پاره ای ازرویدادها،

دستگیری ازدرماندگان،شفای بیماران ودعابرای مؤمنان،نمونه هایی از

این دستگیری هاست.چه بساافرادی که ازیاری آن حضرت برخوردارندو

بدون آمکه ایشان رابشناسند.

بنابراین دوره غیبت به معنای عدم رهبری امام عصر(عج)نیست بلکه

رهبری حقیقی شیعیان هم اکنون باایشان است.امااین رهبری هارا

انسان های عادی حس نمیکنند؛همان طورکه بعضی انسان ها فواید

خورشیدپشت ابررادرنمی یابند.اگرعالم راشب فرگیردوخورشیدهیچ گاه طلوع

نکند،آن زمان است که نعمت وجودخورشیدپشت ابر نیزبرهمگان روشن

خواهدشد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط فاطمه بادکبود 89/9/15:: 7:40 عصر     |     () نظر

مقدمه

پس ازرحلت رسول خدا(ص)دردومین ماه سال یازدهم هجری حوادثی

رخ داد.رهبری امت اسلامی اازمسیراصلی خودخارج گشته وآن گونه که

پیامبر(ص) برنامه ریزی‌کرده بودندوبه آدن فرمان داده بودندنشد.

نظام اسلامی که برمبنای امامت برنامه ریزی شدتحقق نیافت ودرنتیجه

امامان معصوم نیزباوجوداینکه درجامعه حضورداشتندازخلافت به

مسلمانان‌که حق آنهابودبی بهره بودندبه جزدوره کوتاه چهارسال‌ونه

ماه که حضرت علی (ع) خلیفه مسلمانان شدودرهمین‌دوره کوتاه‌

عالی‌ترین نمونه انسانی حکومت رابه همه نسل هادرسراسرتاریخ‌عرضه‌کرد

پس‌ازمدت کوتاهی جانشینی رسول خدابه دست افرادی نالایق افتاد

که درهمان ابتدای ظهوراسلام باپیامبرواسلام به مخالفت برخواسته

بودند.

ابوسفیان فقط به زبان اسلام آورده بودوزمانی‌که پیامبرمکه را

تصرف کردنداوهیچ راهی به جزتسلیم خودنداشت‌.

معاویه پسرابوسفیان درسال چهلم هجری به نام جانشینی پیامبر

حکومت‌رادردست گرفت وخلافت رابه سلطنت تبدیل کرد.

این سلسله تاسال 132 هجری قمری برمردم حکمرانی کردند.

درزمانی که امام صادق (ع)رهبری مسلمانان رابرعهده داشت

سلسله بنی امیه سقوط کرده وحکومت مسلمانان به دست بنی‌عباس‌افتاد.

بنی امیه به نام ائمه اطهار(ع)قدرت راازبنی امیه گرفتندولی به‌همان

شیوه بنی امیه به مسلمانان برمردم حکومت کرده وبااین که خودرا

عموزاده اهل بیت(ع)میدانستندازهیچ ظلمی درحق ایشان فرونگذاردند

این درحالی بودکه اگردومیراث گران قدرپیامبراکرم(ص)یعنی

قرآن کریم واهل بیت (ع)درمیان مردم نبوددیگرهیچ چیزازاسلام باقی‌نمی ماند.

1)ممنوعیت‌ازنوشتن‌احادیث‌

پس ازرحلت پیامبراکرم (ص)نوشتن احادیث‌آن حضرت ممنوع شد

بنابراین افرادعلاقه مندبه احادیث فقط مجازبودندآنهارابه حافظه

بسپارندوآنهاراازاین طریق به دیگران منتقل کنند.

این کارچنداشکال اساسی داشت.

الف)احتمال خطادرنقل احادیث افزایش یافت وامکان کم وزیادشدن

عبارت ها ویافراموش شدن اصل حدیث فراهم شد.

ب)شرایط‌مناسب برای جاعلان‌حدیث فراهم آمدکه براساس اغراض

شخصی به جعل یاتحریف حدیث بپردازندیاازذکربرخی ازاحادیث‌

خودداری کنند.

ج)نوشته نشدن احادیث باعث شدکه مدرک ومنبع دقیقی برای تشخیص

حدیث درست ازاحادیث نادرست دردست نباشد.

د)مهم ترازهمه این که مردم ومحققان ازیک منبع مهم هدایت بی بهره

ماندندوبه به ناچارسلیقه شخصی رادراحکام دینی دخالت دادند

باگسترش اسلام به سرزمین های دیگرووروداقوام و فرهنگ‌های‌گوناگون مسائل جدیدی نیزمطرح شد.این

مسائل نیاز به وجودمرجع‌علمی وسیاسی معتبروقابل

اطمینانی‌راآشکارساخت که بتواندبراساس

قرآن کریم احکامی متناسب باشرایط جدیدرابیان کند.

3)تحریف‌دراندیشهای‌اسلامی‌وجعل احادیث

برخی‌‌ازگروه های وابسته به قدرت وبرخی ازعلمای اهل کتاب(یهودی

،مسیحی)مانندکعب الحبارکه ظاهراًمسلمان شده بودندازاین موقعیت

یعنی برکناری امامان معصوم(ع)استفاده کردندوشروع به تفسیرو

تبیین آیات قرآن ومعارف اسلامی مطابق باافکارخودوموافق بامنافع

قدرتمندان پرداختند.آنهادرمساجدمینشستندوداستان های خرافی

درباره پیامبربرای مردم نقل میکردندواین مطالب باعث گمراهی بسیاری

ازمسلمانان شد.

حاکمان بنی امیه وبنی عباس نیزبه اندیشه هایی میدان میدادندکه به

نفع خلافت انهابودومردم رامطیع آنهامیکرد.برخی نیزبه جعل احادیث

پرداخته وازحاکمان جایزه میگرفتند.

4)ظهورشخصیتهاوالگوههای‌غیرقابل اعتماد

اکثرمردم جامعه‌دراعمال ورفتارخوددنباله‌روشخصی‌ های‌برجسته‌هستند.

اگراین افرادصاحب کمالات باشندمردم نیزمانندآنهابه کمال خواهند

رسیدواگرافرادفاسدی بوده وبه سوی کژی هاقدم بردارنداکثرمردم

نیزمانندآنهاعمل میکنند.

درزمان حضرت محمد(ص)نیزکه ایشان برجسته ترین فرددنیای اسلام

بودندافرادی چون:حضرت علی(ع)ومقدادوابوذروسلمان فارسی تربیت

شدنداماهرچه اززمان پیامبر(ص)فاصله می‌گیریم اینگونه‌افراددرجامعه

کمترشده وشخصیت های اصیل نیزمنزوی میشوند.دردستگاه خلافت

بنی امیه وبنی عباس نیزاینگونه اشخاص به قدرت رسیده ومشهور

میشدند. 

5)تبدیل‌حکومت‌عدل نبوی‌به

سلطنت‌قیصری‌وکسرایی‌پیامبراکرم(ص)

پیامبرخدا(ص) حکومتش رابرپایه برابری وبرادری همه افرادبناکردو

افرادی همچون برده هاکه تا قبل ازاسلام جایگاهی درنزدمردم نداشتند

بعدازاسلام نزدپیامبرعزیزشدندوملاک برتری مردم ازیکدیگر تقوا و

جهاددرراه خدابود.

پس ازگذشت مدتی ازرحلت پیامبراکرم (ص)جاهلیت درللباس جدیدی

واردجامعه مسلمانان شدوافرادباتقوامنزوی شده وافرادقدرت طلب

ازدیگران برترگشته وشیوه حکومت خودرا مانندقیصران روم‌درپیش

گرفتند.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط فاطمه بادکبود 89/9/15:: 7:37 عصر     |     () نظر

 

درس چهارم:معجزه اونوع کتاب

ستاره ای بدرخشیدوماه مجلس شد

دل رمیده ای ماراانیس ومونس شد

نگار من به مکتب نرفت وخط ننوشت

به غمزه مسأله اموخت وصدمدرس شد

حافظ

سندو دلیل نبوت

هریک ازپیامبران نشانه‌ای‌داشتندواین نشانه‌هابرای نشان دادن

حقانیت وصداقت پیامبران بود.انسان های حق جوزمانی که این

نشانه هارامیدیدندبه حقانیت پیامبران پی برده وبه خدای یگانه ایمان

می آوردند.این نشانه هارامعجزه گویند.

برای مثال معجزه حضرت موسی(ع)یکی عصایش بودکه به مارتبدیل

میشدودیگری دستشان بودکه زمانی که دستشان راازگریبانشان را

خارج میکردندبانورخوهمه جاراروشن میکرد.

ازمعجزات حضرت عیسی نمیزمیتوان به زنده کردن مردگان ونیز

علاج بیماران لاعلاج اشاره کرد.

معجزه هابه اذن خداوندمتعال انجام میشدوفقط جهت اثبات گفته های

پیامبران مورد استفاده قرارمیگرفت.

برخی ازپیامبران گذشته نیز کتاابهیی داشته انداما کتابهایشان

دلیل برنبوتشان نبودومعجزه محسوب نمیشد.

پیامبراسلام نیزمانندسایرپیامبران معجزاتی داشتنداماقرآن کریم

بزرگترین معجزه ایشان ووسیله اثبات نبوت ایشان است.

خداوندمخالفان اسلام وکسانی که به قرآن کریم شک دارندرابه مبارزه دعوت میکندکه اسم این مبارزه «تحدّی»است.دراین مبارزه

ازمخالفان خواسته میشودکه اگرمیتوانندحتی یک سوره مانندسوره های

قرآن بیاورنداماباگذشت چهارده قرن هنوزنتوانسته اندسوره‌ای

مانندسوره مبارکه کوثرکه کوچکترین سوره قرآن کریم است را

بیاورندکه دانشمندان ومتخصصان آنراباسوره ای ازقرآن برابربدانند

درحالی که آسان ترین راه برای غیرالهی نشان دادن قرآن کریم

یابرحق نبودن پیامبراکرم بود.

ختم نبوت ومعجزه جاویدان

ازانجاکه حضرت محمد(ص)آخرین پیامبربودوتعلیمات وسنت ایشان

برای همه نسل هاست سندنبوت ایشان نیزکه درهمه زمان هاحضور

داردهم اکنون نیزمخالفان رابه مبارزه دعوت میکند.

اگرمعجزه پیامبراکرم ازنوع علم وفرهنگ نبودنمی‌تواست گواهی حاضر

ومناسب برحقانیت ایشان باشد.

شگفتی بیشتراین معجزه الهی درآن است که بازگذشت زمان همه

کتابهاکهنه میشونداماقرآن مجیدنه تنهاکهنه نشده است بلکه روزبه

روزتازه ترمیشودوباپیشرفت علم وگذشت زمان مارابه قله های

رفیع علم ومعرفت می رساند.

این معجزه مناسب افرادفرهنگی ودانشمنداست وبه همین دلیل

باپیشرفت هرچه بیشترعلم اعجازقرآن کریم نیزبیشتآشکارمیشود.

وقتی به آثاربزرگترین دانشمندان جهان مانند:افلاطون وسقراط

یاپاسکال ونیتن ویاحتی ابن سیناوخواجه نصیرورازی نگاه میکنیم

درمیابیم که این آثارباگذشت زمان کهنه شده اندوبعضی از

جملات انهاابتدایی اند ویااشتباهی بزرگ مرتکب شده اند

وباپیشرفت علم اشتباهات آنهانیزبیشتروبیشترآشکارمیشود

ومردم گرچهازبزرگی ارآنهایادمیکنندامامیدانندکه آنها

اشتباهات بزرگی هم داشته اند.

جنبه های اعجازقرآن کریم

 1)نشانه های لفظی وظاهری

هرکس که اندکی بازبان عربی آشناباشدپس ازانس باقرآن به راحتی

درمیابدکه نمونه جملات وکاربردهای این چنین ماهرانه رادرهیچ

جای دنیانیتواندپیداکند.لحن آهنگین،زیبایی های لفظی، فصاحت و

بلاغت قرآن کریم گواه براین موضوع است.

بااین که بیشترسوره های قرآن به خصوص سوره های بلنددر

زمان های مختلف نازل شده انداماازچنان فصاحت وبلاغتی

برخوردارندکه درآنهاجای هیچ یک ازکلامات رانمیتوان تغییر

دادویالفظی رابه جای لفظی دیگربه کاربرد.

 

نشانه های محتوایی ومعنایی

محتوای کتاب شریف قرآن ویژگی هایی داردکه نمیتواندسخن هیچ

دانشمندی باشدچه برسدبه فردی بیسوادکه قبلا حتی یک خط هم ننوشته

است.اساساًقرآن کریم ارچنان اوج معنایی قراردارداگرهمه انسانه

یکدیگرراکمک کنندنمیتوانندسوره ای مانندآن بیاورند.

حال ای ویژگی هاراباهم بررسی میکنیم.

الف)انسجام درونی درعین نزول تدریجی:

وقتی اثاردانشمندان بزرگ رابررسی میکنیم درمیابیم که آثاراولیه آنان

باآثارزمان پختگی وکمالشان بسیارمتفاوت است ودراکثرمواردآنهادر

کتب جدیدشان تجدیدنظرکرده وسعی درجبران اشتباهاتشان درکتب

قبلیشان هستند.بااین که قرآن کریم دارای6236آیه است ودرطول

بیست وسه سال نازل شده ودرعین حال درباره موضوعات متفاوتی

همچون:توحید،معاد،انسان،نظام خلقت،سرگذشت پیامبران،نظام اجتماعی

اخلاق‌واحکام صحبت میکندنه  تنهاکوچکترین تعارض وناهماهنگی در

آن مشاهده  نمیشودبلکه دقیق ترازاعضای بدن هستند.

خداونددرباره این ویژگی درقرآن کریم چنین می‌فرماید:

ب)تأثیرناپذیری وتبعیت نکردن ازفرهنگ وعقایدزمانه:

درهردوره ای ازمانها مجموعه ای ازافکارواعتقادات ورفتارهای مردم

رافرهنگ ان مردم مینامیدمدکه همه افرادراکم وبیش تحت تاثیر

قرارمیداد.درزمان نزول قرآن کریم فرهنگ مردم حجازغلط و

پرازآداب ورسوم خرافی بودآنهاخانه کعبه رابه بت خانه تبدیل کرده

بودند.اماقرآن کریم ذره ازاین فرهنگ نادرست تاثیرنپذیرفت

وحتی به اصلاح امورجامعه پرداخت وانسان هارابه دستیابی به

آرمانهای بزرگ بشیریت که همان برابری وبرادری افراداست فراخواند.

طرح این گونه موضوع ههادرفضای جاهلانه آن روزهابالاترین جنبه

اعجازقرآن کریم است.

ج)جامعیت وهمه جابه بودن:

قرآن کریم درحدودپانزده سال پیش نازل شدآن هم درجامعه ای

به دورازفرنگ ودانش ومعرفت بااین حال قرآن درموردتمامی‌امور

مهم زندگی انسان ها سخن گفته است وفقط به سخن گفتن دررابطه با

معنویت وآخرت ورابطه انسان باخداوندسخن نگفته ودرباره مسائل

دنیوی ومادی نیزمانندمسائل اجتماعی وسیاسی وروابط میان انسانها

وسایرمواردی که درهدایت انسانهادخیل بوده سخن گفته است.

د)تازگی وشادابی دائمی:

باپیشرفت دانش وفرهنگ معمولاقسمتی ازافکارواندیشه های‌قدیمی تر

جای خودرابه اندیشه های جدیدترمیدهند.امامیبینیم که باگذشت زمان

وپیشرفت دانش افق های روشن تری ازقرآن پیش روی ماگسترده

میشود.

این کتاب ،کتاب دیروزها،امروزهاوفرداهای نسل بشراست.

امّی بودن پیامبر(ص)ونوع اعجازایشان:

یکی دیگرارمعجزات قرآن کریم این بودکه قرآن توسط فردی‌امّی 

یعنی بیسوادعرضه شد.مورخان نوشته اندکه درزمان تولدحضرت محمد

آموختن علم مرسوم نبوده است.پیامبرنیزکه قبل ازبه دنیاآمدن پدرش

راازدست داد وپس ازمدتی نیزمادرخودراازدست دادمطابق رسم

درس نخواند.درعین حال درهمان ابتدای بعثت آیاتی درموردبرترین

معارف زندگی برمردم خواندکه همه عارفان رانیزبه تکاپوواداشت.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط فاطمه بادکبود 89/9/11:: 9:58 عصر     |     () نظر

 

ویژگی های پیامبران

        3)عصمت

       2)اعجاز

       1)وحی

کلمه وحی درقرآن کریم برای مواردمختلف به کاررفته واختصاص

به پیامبران ندارد.اماعالی ترین درجه آن که مخصوص پیامبران

است به معنی القای معانی ومعارف به قلب پیامبرازسوی خداوند

وسخن گفتن خداوجبرئیل بااوست.ازطریق وحی برنامه دعوت الهی

به پیامبران داده میشدوآنان این برنامه رابه مردم ابلاغ میکردند.

2)اعجاز:

 

هرپیامبریک یاچنداثرفوق قدرت بشرارائه میدهدتابدین وسیله مردم دریابند

که وی باخداوندارتباط داردومأموربه پیامبری شده است.این آثارنشان دهنده

بهرمندی پیامبران ازقدرت ونیروی خارق العاده‌ی خداوندی است.قرآن‌کریم

این آثارخارق العاده را«آیت»یعنی نشانه وعلامت نبوت میخواندودانشمندان

اسلامی آن را«معجزه‌»مینامند.زیراعجزوناتوانی سایرافرادراآشکارمیسازد.

3)عصمت

پیامبرزمانی میتواندمسؤلیت‌خودرابه درستی انجام دهدکه‌تحت تأثیرهواهای

نفسانی قرارنگیردومرتکب خطا وگناه واشتباه نشود.مردم نیزمیتوانندگفته ها

وهدایت های وی رابپذیرندکه مطمئن باشندهیچ گاه مرتکب گناه واشتباه

نمیشوند.اگرآنان احتمال دهندکه پیامبرانشان گناه میکنندودچارخطامیشوند

به اواعتمادنمیکنندوازاوپیروی نخواهندکرد.بنابراین پیامبران نه تنهابایددر

اجرای مأموریت خودازگناه واشتباه مصون باشندبلکه این عصمت بایددر

مجموعه رفتارآنهامتجلی شود.درغیراین صورت مردم کردارناشایست آنهارا

دلیل بردروغگویی آنهامیدانندوبه آنهااعتمادنمیکنند.بالاترازهمه ضرورت

عصمت‌درحوزه مسئولیتهای مربوط به رسالت است زیرااگرپیامبری در

دریافت وابلاغ وحی معصوم نباشددین الهی به درستی به مردم نمیرسدو

امکان هدایت ازمردم سلب میشود.اگرپیامبری درمقام تعلیم وتبیین دین

معصوم نباشدامکان انحراف درتعالیم الهی پیدامیشودواعتمادمردم به دین

ازدست میرود.اگرپیامبری درهنگام اجرای فرمان های الهی معصومین نباشد

امکان داردکارهای مخالف دستورات الهی‌انجام دهدومردم نیزازاوسرمشق

بگیرندوبه گمراهی وانحراف مبتلاشوند.هرپیامبری اسوه والگوی پیروان

خوددرعمل دردین الهی است.اگرپیامبری مرتکب گناه واشتباه شودمردم

رفتارهای وی رااسوه ونمونه قرارخواهنددادومانندعمل او خواهندکرد.

آیایک مانع بیرونی‌پیامبران راازارتکاب به گناه بازمیدارد؟یاخودبه  اختیاربه

سمت گناه نمیروند؟

پیامبران باوجودمقام ومنزلتی که دارندانسان اندوکارهای خودرابااختیارانجام

میدهندوبابهره مندی ازالطاف الهی چنان مرتبه ای ازایمان وتقوادارندکه هیچ

گاه به سوی گناه نمیروندهمچنین ازچنان بینش عمیقی بربرمبای همین خبرالهی پیامبراکرم (ص)همواره خودراآخرین پیامبرالهی

معرفی میفرمودتامردم ازاین موضوع باخبرشوندوبدانندکه پس ازایشان

پیامبری‌نخواهدآمدوهرکس ادعای پیامبری کنددروغ میگوید.

پیامبراکرم (ص)به حضرت علی (ع)میفرمود:

«توبرای من به منزله هارون برای موسی هستی‌بااین تفاوت که پس ازمن

پیامبری نخواهدآمد.»

چه عواملی باعث آن شدکه دیگرپیامبری برگزیده وفرستاده نشودوشریعت

پیامبر(ص)شریعت جاویدان معرفی گردد؟

خوردارندکه به خطاگرفتارنمیشودند.

1)آمادگی جامع بشری برای دریافت برنامه کامل زندگی:

گفتیم یکی ازعوامل بعثت پیامبرجدیدپایین بودن سطح درک وفهم انسانها

وعدم توانایی آنهادرگرفتن برنامه کامل زندگی بوددرعصرنزول قرآن رشد

عقلی به میزانی رسیده بودکه بتواندکامل ترین برنامه رادریافت کندوبه‌کمک

این برنامه‌‌بتواندپاسخ نیازهای فردی واجتماعی خودرابه دست آورددرواقع

انسان ها وارددوره بلوغ فکری شده بودندومیتوانستندباتفکردرمعارف‌قرآنی

درهای معرفت رابه روی خودبگشایندوبه همین جهت مدت اندکی پس از

ظهوراسلام وگسترش آن درمیان مردم متمئن آن روز دانشمندان بزرگی به

تبیین قرآن وتعلیمات دین پرداختندوفرهنگ بزرگ اسلامی راپایه گذاری

کردند.

2)حفظ قرآن کریم ازتحریف:

درپرتوعنایت الهی واراده خداوندی واهتمامی که پیامبراکرم(ص)درجمع

آوری قرآن داشتونیزدرپی رشدانسانهاوباتلاش وکوشش مسلمانان

دردورهای‌مختلف این کتاب دشارتحریف نشدوهیچ کلمه ای برآن افزوده

یاازآن کم نگردید.کتاب های آسمانی گذشته مناسب زمان خویش بودندوبه

نیازهای آینده گان پاسخ نمیدادند.درنتیجه لازم بودکتاب دیگری بیاید

که مناسب زمان های بعدباشدهمچنین آن کتاب ها تحریف میشدند.به همین

جهت میبایست کتاب دیگری بیایدکه دارای اعتبارباشداماقرآن کریم هم کامل

وشامل برنامه ای برای همه زمان ها هم مصون ومحفوظ ازتحریف است.

پس به تکمیل وتصحیح نیازنداردوبه پیامبروکتابی پس ازآن احتیاجی نیست.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط فاطمه بادکبود 89/9/11:: 3:16 عصر     |     () نظر
   1   2   3   4      >